فقط پانزده ثانیه – زمانی که ایدهی اولیه از خود را در ذهن حاضران ثبت میکنید!
از لحظهای که قدم به صحنه میگذارید، مخاطبان شروع به ارزیابی شما میکنند تا یک ایدهی اولیه از شما برای خود بسازند. بعد از آن دیگر تلاش خواهند کرد که دلایلی پیدا کنند که آن ایدهی اولیهی خودشان را تایید کنند. به این پدیده، نمونهبرداری یا اصطلاحاً Thin Slicing میگویند که به صورت ناخودآگاه انجام میشود و همهی ما آن را انجام میدهیم. تحقیقات اینطور نشان میدهد که پانزده ثانیهی اول یک ارائه، مهمترین زمان آن محسوب میشود، زیرا حدود نود درصد قضاوت شنوندگان شما، بعد از آن تغییر نمیکند. بنابراین باید تمام انرژی خود را بگذارید که این پانزده ثانیه، با ایدهی خوبی از شما و ارائهی شما همراه شود. چطور؟ خب، مثل یک آدم موفق لباس بپوشید، آماده باشید، حاضران جلسه را بشناسید و فراموش نکنید که لبخند بزنید.
پنج دقیقه – میانگین مدتی که مخاطب شما تمرکز میکند!
در ده سال گذشته، میانگین زمان تمرکز ما از ۱۲ دقیقه به ۵ دقیقه کاهش یافته است. میتوانید فیسبوک، توییتر یا هر کسی را به خاطر این موضوع سرزنش کنید، اما چه باور کنید چه نکنید، ما دیگر آنطورها که قبلاً میتوانستیم تمرکز کنیم، نمیکنیم. در واقع به صورت میانگین، یک انسان در جامعهی توسعهیافته، بیش از ۱۵۰ بار در روز تلفن همراه خود را چک میکند و به صورت میانگین ۳۴ گیگابایت اطلاعات مختلف در روز به او از طرق مختلف عرضه میشود. جهت اطلاع شما، این عدد معدل ۳۸ ساعت (۱٫۶ روز) ویدیوی با کیفیت HD ست. خب با این مسابقهای که برای ربودن تمرکز و توجه مخاطب شما برقرار است، همراه کردن مخاطبان بیش از پیش سخت شده است.
عاملی که باعث میشود مخاطب با شما همراهی نکند، این است که حوصلهی او سر میرود! پس ارائهی خود را جذاب طراحی کنید و جذاب نگه دارید. از داستانهای کوتاه و جذاب، انواع نمودارها و شکلهای چشمنواز، تعریف کردن لطیفهی مرتبط، و مثالهای کمّی و کیفی استفاده کنید و فراموش نکنید که از صدای خود، با بالا و پایین آوردن آهنگ صدا، بهعنوان یک ابزار ارتباطی استفاده کنید تا مطلب خود را بهتر انتقال دهید، و هر کاری که میکنید، هیچ وقت چراغ ها را کامل خاموش نکنید.
۱۰ درصد – زمان برای معرفی و مقدمه، لطفا به بحث اصلی بپردازید!
با توجه به زمان کمی که مخاطبان شما تمرکز میکنند، این یک عامل مهم است. بیشتر حرفهایها، در همان ۶۰ ثانیهی اول سر اصل مطلب میروند. با یک انفجار شروع کنید، چند کلمهی اولی که از دهان شما خارج میشود، باید علاقهی مخاطب را قلقلک بدهد. بعد وقتی توجه آنها را کسب کردید، دلیل خوبی برای ادامهی تمرکز و توجه به آنها بدهید. مثلاً توضیح بدهید که اگر به گوش کردن ادامه بدهند، چه چیزی یاد میگیرند، و یا بخشی جالبی از اطلاعاتی را که قرار است ارائه شود، لو بدهید.
۱۲ کلمه – حداکثر تعداد کلماتی که باید بر روی صفحه نوشته شده باشد!
وقتی ما در حال یادگیری مطلبی هستیم، حجم اطلاعاتی که میتوانیم جذب کنیم بسیار محدود است. اسلایدهای خودتان را مثل یک مدیر بازاریابی سبک و سنگین کنید. آنها باید بیشتر به تابلوی تبلیغاتی شبیه باشند تا جزوه یا کتاب. مخاطب باید به سرعت بتواند یک ایدهی بصری از مطلب شما دریافت کند، پیش از اینکه توجهاش به شما بازگردد. پس متن را کوتاه کنید و با عکسها بازی کنید. ابزارهایی مانند Prezi در رسیدن به این هدف به شما کمک میکنند. مطالعات نشان میدهد که مخاطبان در یک ارائه، که با کمک های بصری و تصویری همراه است، اطلاعات بیشتری یاد میگیرند و جذب میکنند. اگر مخاطب را مشغول خواندن اسلایدها کنید، وقت نخواهند داشت که به آنچه شما میگویید گوش کنند. فراموش نکنید که شما نقش اول را دارید و اسلایدها نقش رقاصهای پس صحنه…
۱۰۰ درصد – مخاطبان شما از اینکه سر وقت تمام میکنید راضی هستند!
مخاطبان موجودات خودخواهی هستند! آنها حساب و کتاب همهی زمانهای خود و مشغلههای کاری را به پای همین زمانی که به ارائهی شما آمدهاند، میگذارند. اگر انتظار بهموقع تمام شدن را برای آنها برآورده نکنید، ممکن است به عنوان یک فرد که به صحبت هایش خاتمه نمیدهد (خفه نمیشود) شناخته شوید. وقتی صحبت میکنید، طوری باشید که مخاطب احساس کند که زمان ارائه پر زد و رفت و او را تشنه به مطلب رها کنید.
منبع : لینک
بسیار عالی، من خودم ارایه نداشتم ولی اونایی که این نکات رو رایت کردن (تو TED) عموما جذاب تارند.